به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، یکی از فرهنگی ترین چهره های دانشگاهی نیم قرن اخیر استاد بازنشسته فلسفه غرب دانشگاه تهران ، کریم مجتهدی است. او قریب به 50 سال از عمر خود را وقف پژوهش در زمینه فرهنگ و فلسفه کرده و آثار زیادی را در این زمینه ها منتشر کرده است. نامگذاری سال 93 با عنوان «فرهنگ و اقتصاد، با عزم ملی و مدیریت جهادی» بهانه ای شده تا دغدغه ها و کمبودهای فرهنگی جامعه مان را از زبان این استاد فلسفه و اندیشمند معاصر بازبینی کنیم. آنچه در ادامه میآید گفتگوی کریم مجتهدی با خبرنگار تسنیم است.
مجتهدی، چهره ماندگار فلسفه در ایران در گفتوگو با تسنیم گفت: به نظر من اولین خلائی که ما در عرصه فرهنگ با آن مواجهایم خلاء کیفیت است. خلاء کمیت خیلی به چشم نمیآید، یعنی درباره خیلی از موضوعات کتاب یا مقالهای هست ولی متاسفانه کیفیتها خیلی کم است.
وی ادامه داد: خلاء دیگر این است که گاهی تظاهر به فلسفه و اندیشیدن و فرهنگ خیلی بیشتر از تحقیق در حوزه اندیشه و فرهنگ است؛ آن هم تظاهرها به فلسفههای خاصی که دقیقا هم مشخص نیست چه هستند. یعنی فلسفههای خیلی جدید و به قول خودشان فلسفههای پساجدید و پسامدرن که هنوز به درستی شناخته نشدهاند و صحبت کردن درباره آنها کمی حالت تظاهری پیدا کرده است.
وی با بیان اینکه پیشرفت فرهنگی بدون مطالعات بنیادین در زمینههای فکری و فلسفی تقریبا محال است، گفت: خوشبختانه امکانات مطالعاتی نسبت به گذشته بهتر شده است و مراکز علمی زیادی فعالیت در این حوزهها فعالیت میکنند. اوایل فقط دانشگاه تهران بود که رشته فلسفه در آن تدریس میشد اما امروز دانشگاه شریف، شهید بهشتی و مراکز دولتی و آزاد بسیاری در این مسیر گام برمیدارند. این نوعی گشایش است ولی از نظر کیفیت متاسفانه هنوز کار و حرکت خوب و تاثیرگذاری ایجاد نشده است.
استاد فلسفه غرب گفت: نکتهای که در حوزه فرهنگ باید محل توجه قرار بگیرد، تاکید و احیاء تمدن گذشته و چهرههای فکری فرهنگی تاریخمان است. تاریخ اندیشه مثل هر تاریخ دیگری مانند یک رودخانه است و مجموعهای از امور را با خود میآورد. مانند صافی نیست که گزینش کند. گاهی ما هستیم که صافی میگذاریم و مثلا در دانشگاهها آنها را از صافی میگذرانیم. تاریخ به طور زنده میآید.
استاد بازنشسته دانشگاه تهران افزود: یک شط را در نظر بگیرد که عناصر خیلی زیادی را با خود میآورد و به هر منطقه و محلهای میرسد؛ انسانهایی که در مسیر این رودخانه قرار دارند هر یک بر اساس استعداد و قابلیتهاشان از آن عناصر بهره میگیرند و استفاده میکنند و باز این جریان ادامه پیدا میکند. این فرایند یک جریان خوب و مفیدی برای اندیشه، فلسفه و تمدن انسانی است.
به گفته مجتهدی در تاریخ هیچ چیز منتفی نمیشود، بلکه در دل این تاریخ است که امور و افکار و حقایق زائیده میشوند و به پویایی خود ادامه میدهد. خود ما و فرهنگ و تمدن کنونیما نتیجه تاریخ هستیم و در حقیقت ما، کل تاریخ را به همراه خودمان داریم. فرهنگ ما هم همین، همه تاریخ را با خود همراه دارد. بنابراین نباید فکر کنیم که بازگشت به تاریخ و بزرگان تاریخمان گذشتهگرایی صرف است اتفاقا ما برای آیندهنگری و آیندهسازی نیاز داریم نگاهی جدی به چهرههای فکری و فرهنگی تاریخیمان داشته باشیم.
این استاد فلسفه غرب گفت: هر چه ملتی اصیلتر و متمدنتر باشد، خاطرات تاریخی اثر بیشتری بر فرهنگ آنان میگذارد، تاریخ نزد این اقوام فراموش نمیشود بلکه در ناخودآگاه تاریخی آنها میماند و تاثیرات فرهنگی خود را میگذارد. بنابراین تاریخ قطعا بر فرهنگ اثرگذار است و غفلت از تاریخ و فرهنگ تاریخیمان میتواند یکی دیگر از خلاءهای ما باشد.
مجتهدی توضیح داد: من طی پژوهشی که مدتها است در زمینه سهروردی انجام میدهم، مطلبی دیدم که با بحث کنونی مرتبط است. یکی از شارحان سهروردی قطب الدین شیرازی است. این اندیشمند وزیر آباقا خان مغول بود که ابتدا در مراغه و بعد تبریز بوده است. اینها گرفتار پادشاهان مملوک مصر بودند و با آنها رقابت داشتند. همچنین از نظر فرهنگی رقابت شدیدی با مغولان داشتند و نمیخواستند فرهنگشان تحت تاثیر آنها قرار بگیرد. یعنی در این رقابت این اندیشمندان مدافع فرهنگ ایرانی هستند که مثلا شاهنامه را در آن زمان تنقیح کردند و آثار دیگر فارسی را مطرح و تدریس میکنند. یکی از کارهای اینها هم شرح و بسط اندیشه سهروردی بوده است.
وی ادامه داد: نکته جالب اینجاست که قطب الدین شیرازی سهروردی را به خاطر اینکه سهروردی را دوست دارد تفسیر نمیکند، بلکه به خاطر احیای سهروردی او را شرح و تفسیر میکند و میخواهد به مغولها بگوید که در برابر شما مسلمانانِ تنگنظر و غلامزاده که میخواهید باورهای خشک خودتان را به ما تحمیل کنید، فرهنگ غنیتر و استوارتری هست که نزد ما است و شما بیایید چهرهها و ظرفیتهای آن را ببینید.
به گفته چهره ماندگار فلسفه در ایران، بدینترتیب قطبالدین، سهروردی را برای احیای حکومت فرهنگی و سیاسی خود بر جامعه ایرانی شرح و تفسیر میکند که البته از حدود تفسیر علمی هم خارج نمیشود. او میخواهد بگوید که ما اهل فکر و اشراقی هستی و اندیشه و فرهنگ ما عمق دارد و با شما فرقهای زیادی داریم.
این چهره فرهنگی پیشکسوت تاکید کرد: میخواهم بگویم که قطب الدین شیرازی، خودش شخص خاصی نیست، یک وزیر است یا میتوان گفت خواجه نظامالملک دیگری است اما با کیاست و هوشیاری فوقالعاده دست به کار فرهنگی میزند. او با خود سهروردی کار ندارد و بیشتر با شهرزوری کار دارد. آنها میخواستند ایران را در برابر دشمنان خود بزرگ کنند و فرهنگ ایرانی را معرفی کنند. یعنی تلاش میکنند تاریخ را زنده نگه دارند زیرا به این حقیقت خوب واقفند که باید خودشان را بواسطه آن تاریخ زنده نگه دارند.
وی افزود: به همین دلیل من معتقدم فرهنگ اساسا با تاریخ معنا مییابد، البته منظورم نظریههای تاریخی و برداشت انتزاعی از روند تاریخ نیست، بلکه همان تاریخ انضمامی و عینی و روزبهروز را مد نظر دارم که اتفاقا فرهنگ هم باید در لایههای مختلف آن نفوذ کند و تاثیر بگذارد. چون فرهنگ یک مشت مطالب انتزاعی نیست، اتفاقا زندگی روزمره جزء مهمی از فرهنگ است. البته فرهنگ حاوی موضوعات انتزاعی هم هست ولی در عمل امری کاملا انضمامی است.
مجتهدی در پایان خاطرنشان کرد: اگر کسی بگوید من فرهنگی هستم و باید در برج عاج بنشینم و از جهان روزمره و زندگی انضمانی فاصله بگیرم تا به کار فرهنگی بپردازم، اتفاقا چنین شخصی اصلا آدم فرهنگیای نیست.
:: موضوعات مرتبط:
اخبار ,
,